سه شنبه 94 تیر 16 , ساعت 11:30 صبح
اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان در شب بیستم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین قاسمیان شب 20 با سلام و صلوات بر شهدا، امام شهدا و قرائت آیات مورد بحث سوره آل عمران آغاز شد. برای مقدمه خطیب ارجمند این موضوع را عنوان فرمودند: خاصیت رشد برگشت ناپذیری است برگشت به عقب را عقل سلیم نمیپذیرد، پس چرا باید از مرگ فرار کرد، چرا باید از مرگ ترسید؟ اعتقاد به معاد یکی از باشکوهترین افکار اسلام است، فکر کردن به مرگ فکر کردن به نابودی نیست! اندیشیدن به حسابرسی روز جزا باعث کمال و تعالی روحی است، مدیریت لذات، استفاده نظامند از نعمات، غنیمت شمردن فرصت دنیا و حتی اندیشیدن به این موضوع بالاتر از زندگی مرفه است چرا که چراغ امید را در دل روشن نگه میدارد.
صفت دوم متقین بر اساس آیات 133 تا 136 سوره آل عمران "الْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ"
- کظم غیظ در عالم خاکی یک خصیصه اخلاقی عالی است که با وجود معاد تبدیل به خصیصه ای متعالی میشود. وقتی دنیا برای انسان دار قرار نباشد غیظ، تکبر و حسد دیگر آن معنای که میشناسیم را نمیتوانند داشته باشند. چون برای دنیا سهم کمتری نسبت به آخرت قائل میشویم "گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر"
- غضب آقایان در رفتار ظاهری و در بانوان در کلام و رفتار جلوگر است. دلیل آن، احترام طلب بودن آقایان و محبت طلب بودن بانوان است. از همین رو قرآن ویژگی "فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ" (سوره نساء آیه 34) تواضع متقابل زوجین را یکی از ملاکهای اصلی خانواده میداند.
- راهکارهای کظم غیض برگرفته از روایات به دو روش کنترل واکنش و روش کنترل ریشه ای بیان شده که باهم متفاوت هستند، اولی در هنگام وقوع خشم و دومی در رفتار خودآگاه و ناخودآگاه انسان ظاهر میشود؛ البته در نتیجه ممارست و صبر بر این راهکارها کظم غیض صورت میپذیرد.
- راهکارهای کنترل واکنش: وضو گرفتن هنگام خشم، تغییر وضعیت برای مثال از نشسته به ایستاده و بالعکس
- راهکارهای کنترل ریشه ای: تغییر نگاه به معاد و مرگ(کوچک شمردن دنیا در مقابل عقبی) مشخص کردن موضع خود نسبت به تواضع و کبر در رفتار انسان.
- ویژگی که مومنان را در چشم امام زمانشان بزرگ میکند؛ امام علی(علیه السلام) در مورد یکی از یارانشان این گونه میفرمایند: "کَانَ لِی فِیمَا مَضَی اَخٌ فِی اللَّهِ وَ کَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ" در گذشته برادری دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود، چون دنیای حرام در چشم او بی ارزش مینمود(نهج البلاغه حکمت 289)
- تغییر نگرش در انسان به واسطه تلقین به شکل منفی و مثبت وجود دارد برای نمونه قرآن موضوع برادر کشی را این گونه بیان میفرماید "فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ" نفسش او را به کشتن برادرش ترغیب کرد پس برادر را کشت(سوره مائده آیه 30) . "فَطَوَّعَتْ" یعنی آنقدر با ذهن خودش کار کرد تا برادرش را کشت. نمونه دیگر در سوره فتح آیه 26 است قرآن میفرماید "إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ" آن گاه که کافران در دل هاى خود، تعصّب[آن هم] تعصّب جاهلیّت ورزیدند! این "جَعَلَ" تعصب قلب باعث ورود فرد در زمره کافران میشود!
- تغییر نگرش در انسان به واسطه تلقین به شکل مثبت، نمونه قرآنی "فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ" کسی که خیر را به خود بقبولاند برایش بهتر است و این یعنی تلقین کار خوب و اشتیاق یافتن به کار خوب فلذا امیرالمومنین(علیه السلام) نه تنها راهکار تلقین را شناخته بودند بلکه روشهای مهارتی در استفاده از آن هم داشتند برای نمونه اذن جهاد ایشان به جناب محمد بن حنفیه "عَضَّ عَلَى نَاجِذِکَ أَعِرِ اَللَّهَ جُمْجُمَتَکَ تِدْ فِی اَلْأَرْضِ قَدَمَکَ اِرْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَى اَلْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَکَ وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلنَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ" (نهج البلاغه خطبه 11) دندانهایت را به هم بفشار و سرت را به خدا وام ده، انتهای لشکر دشمن را ببین(با خود تلقین کن) در وقت حمله چشمت را ببند(از اینجا شروع میکینم تا به انتهای لشکر را به هم میریزم) بدان پیروزی در دست خداوند است.
- "لا تَقُولَنَّ: اِنّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَاُطاعُ" (نامه امیرالمومنین به مالک اشتر) هرگز نگو من امر کردم پس تو اطاعت کن! تکبر فرعون ساز است فقط مصرهای وجودمان متفاوت است! شیطان امام المتعصبین است شاید به همین دلیل که کبر ریشه در غضب دارد "أُبَّهَةً أَوْ مَخِیلَةً فَانْظُرْ إِلَى عِظَمِ مُلْکِ اَللَّهِ فَوْقَکَ" ابهت و خیال بافی در ذهنت ایجاد شد نگاهی به بزرگی ملک خدا کن تا فرعون وجود خود نباشی!
بیانات حاج منصور ارضی در شب بیستم ماه مبارک رمضان مسجد ارک تهران
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ?للّ?هِ ?لرَّحْم?نِ ?لرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
موعظه چیزی نیست که کسی به آن احتیاج نداشته باشد.
از قول مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه سی و یکم نهج البلاغه، که سفارش پدری دلسوز به فرزندش میباشد، اما تمام شیعیان در طول تاریخ مخاطب آن هستند. حضرت میفرمایند: "أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَةِ" قلبت را با موعظه احیا کن. ما سعی میکنیم شبها در کنار صحبت یک موعظه ای هم باشد، موعظه و پند در تمام زندگی موثر است. در دعای "اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ" برای علما حضرت صاحب علیه السلام درخواست میکند که "وَ تَفَضَّلْ عَلَى عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ". موعظه چیزی نیست که کسی به آن احتیاجی نداشته باشد، حتی در روایت داریم پیغمبر اکرم صلوات الله علیه به جبرئیل فرمود مرا موعظه کن، گفت من شما را موعظه کنم؟ حضرت فرمود آری، جبرئیل از خدا اجازه گرفت و یک مورد این بود که هرچه خدا از نعمتها به تو داد، یک روز از تو پس میگیرد. مثلا نعمتهای جسمانی مثل چشم، گوش و عقل، کم کم اینها گرفته میشود، دیدید کسانی که پیر میشوند کم کم چشم و گوششان ضعیف میشود، قرآن هم میفرماید "وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ" (سوره یس آیه 68) واقعا انسان شکسته میشو ، چه خوب که انسان جوانی اش را خرج راه خدا کند.
در هیئتی که یک روحانی نیاید حلال و حرام را بگوید آخرش مشکل پیدا میشود.
اگر کسی میخواهد قلبش زنده شود و در وادی الهی وارد شود، باید موعظه بشنود. حضرت میفرمایند اگر میخواهی قلبت همیشه زنده باشد، آن را با موعظه زنده نگه دار، البته در ابوحمزه هم داریم "بِذِکْرِکَ عَاشَ قَلْبِی". ذکر برای تو بهترینش این است که قرآن خواندن برایت ملکه شود. حب اهل بیت علیهم السلام در قلبت است، معارفشان را هم که در هیئت میشنوی، اما نسبت به قرآن بی توجهیم. هیئات باید یک تحولی پیدا کنند، این که هیئت با زیارت عاشورا شروع شود و با سینه زنی تمام شود و یک روحانی نیاید حلال و حرام را بگوید این آخرش مشکل پیدا میشود. این جوانانی که سینه میزنند به مشکل برمی خورند و چیزی از احکام متوجه نمیشوند. یک نفر باید باشد که تو را موعظه کند، موعظه ای که تو را به سمت خدا هدایت کند، نه اینکه تو را به شک هم بیندازد، مثلا میخواهد موعظه کند یک مقداری که صحبت میکند میخواهد مشخص کند که من برای فلان حزبم. این علمای جدید و قدیم ما یک مقداری با هم فرق دارند، بعضیها الان موعظه نمیکنند، تفسیر قرآن میگوید، در میانهی بحث سر از جای دیگری درمی آورد. در این شبها این همه هزینه میشود که بیایید هم مناجات کنید و هم موعظه بشنوید، بیا دلت را زنده کن، در این دنیای خراب باید موعظههای مختلف بشنوی تا قلبت زنده شود.
آقا امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند اول قلبت را با موعظه زنده کن و بعد هوای نفست را بکش.
در ادامه حضرت میفرمایند "وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ" هوای نفست را بکش با زهد، با بی اعتنایی به زرق و برق دنیا. تمام کسانی که به انحراف کشیده شدند چه آن که دارد و چه آن که ندارد، همه به خاطر زرق و برق دنیا از خدا دور شدند، شده به حرام میزنند تا به این زرق و برق برسند. آقا امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند اول قلبت را با موعظه زنده کن و بعد هوای نفست را بکش، یعنی این دو عمل با هم است. چیزی که باید زنده کنی قلبت است، چون قلب باید زنده باشد، در قلبی شیطان وارد نمیشود مگر آلودگی در آن زیاد باشد، که در مناجات شاکین میخوانی"قَلْبا قَاسِیا مَعَ الْوَسْوَاسِ" و زهد را انتخاب کن تا گرفتار زرق و برق دنیا نشوی به اندازه ای که میتوانی. از مال دنیا آنچه به تو داده شد مقداری را انفاق کن یک مقداری پس انداز کن و یک مقداری به اندازه خرج خودت و خانواده ات کن، سفر میخواهی بروی برو اما به اندازه. بنده خدایی زندگی سختی دارد اما هر هفته میرود کربلا، آن که شنیدی فلان عالم از نجف پیاده میرفتند کربلا، آنها اکثرا مجاور بودند و در عوالم دیگری سیر میکردند. هر چیزی اندازه ای دارد حتی کربلا رفتن.
این که ما روضهها نزدیک میکنیم درس است، منظور این است که میتوان به حضرت نزدیک شد.
اگر کسی میخواهد هوای نفسش را کنترل کند با زهد است، مخصوصا کسانی که میخواهند زندگی مشترکشان را شروع کنند توجه کنند، اگر گرفتار زرق و برق شوی سالها گرفتاری، زندگی را ساده شروع کنید، یک مشهد بروید و طوری عمل کنید که در ابتدای زندگی متحمل فشار نشوید، اکثر کسانی که از خدا متوقع شدند کسانی بودند که در زندگی قانع نبودند، حتی شب احیاء که میآیند با حالت طلبکاری با خدا مناجات میکنند نه مثل یک بنده. این که ما روضهها نزدیک میکنیم درس است، نمیگوییم هزار و چهارصد سال پیش امیرالمومنین ضربت خورد ، میگوییم امروز ، نه به عنوان اینکه بازار گرمی کنیم، منظور این است که میتوان به حضرت نزدیک شد و این برای بیداری است، این لباس مشکی که تو بر تن میکنی نشانهی احترام است ولی بعضیها چه زن و چه مرد فرقی برایش نمیکند الان شب عاشوراست یا ولادت.
خدا ان شاءالله به شما خیر کثیر عطا کند.
خدا ان شاءالله به شما خیر کثیر عطا کند.
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب بیستم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه
زبان عرض دعای مرا درست کنید
نمی روم که مرا با "بیا" درست کنید
رفیقها همه دورم زدند و تنهایم
خراب کردم اما شما درست کنید
خریدنی است بنای دل شکسته اگر
از این شکسته بنا "ربنا" درست کنید
هوای کار مرا داشتی نفهمیدم
دوباره کار مرا بی هوا درست کنید
برای من که نشسته کنار اهل سحر
از این به بعد لباس گدا درست کنید
حساب هم بکشید از گناه من امشب
ولی حساب مرا با "رضا" درست کنید
نمی روم ز در خانه اش به جایی تا
ز بنده، بندهی خوب خدا درست کنید
اگر که راه ندارد مرا "نبخشیدن"
ولی یکی دو سفر کربلا درست کنید
اگر که کرببلا گوشهی حرم هم نه
بناست عاشقانت را کجا درست کنید
فقط به حرمت گودال قتلگاه حسین
مرا میان همین روضهها درست کنید
هنوز این لب خشکیده آب میخواهد
که گفته پای سرش سر صدا، درست کنید
برای آن تن عریان اگر که هست کفن
اگر که نیست دو سه بوریا درست کنید
.......................................................................................
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه
خوردی زمین گمان کنم پانمی شوی
باید که خوبتر شوی اما نمیشوی
دستار زرد، گریه کن روی زرد توست
تب کرده ای شدید و مداوا نمیشوی
ام البنین برتو فقط گریه میکند
دل، بی قرار مادر سقا نمیشوی
تسبیح دستِ مادرم امشب به دست توست
یک لحظه فارغ از غم زهرا نمیشوی
آورده اند شیر برایت یتیم ها
بی اعتنا به گریهی آنها نمیشوی
دیگر اذان مأذنه را دم نمیدهی
جانی دوباره برتن عالم نمیشوی
.......................................................................................
آنها که با غذای علی قد کشیده اند
خرما به سوی دختر او پرت میکنند
با قصد قرب یک صد و ده سنگ تیز را
یک مرتبه سوی او پرت میکنند
از پشت بام خانه شان بی حجاب ها
آتش به سوی معجر او پرت میکنند
خرمای نخلها که در این کوچه کاشتی
بیا و ببین جلوی پای زینب پرت میکنند
.......................................................................................
باز هم خانه و یک بستر خون آلوده
زنده شد خاطرهی مادر خون آلوده
شیر مرد اُحد افتاده کجایی زهرا
تا ببندی سر این حیدر خون آلوده
این سروصورت خونین هم ارثی شد
بعد از آن کوچه و نیلوفر خون آلوده
ریش? هرچه بلا آن در و دیوار شده
سین? مادر و میخ در خون آلوده
دور زینب همه هستند همه مَحرم ها
وای از کرببلا و پر خون آلوده
با لبانی که ترک خورده به گودال آمد
بوسه زد با قد خم حنجر خون آلوده
خوب شد خورد به تاریکی شب غارت ها
جمع شد قافله ای دختر خون آلوده
می فروشند در این کوفه سر بازارش
گوشوار و سپر و معجر خون آلوده
نوشته شده توسط ali sadeghi | نظرات دیگران [ نظر]
سه شنبه 94 تیر 16 , ساعت 11:11 صبح
بعضیها حیله گرانه در داخل برنامه ریزی میکنند که بتوانند نعوذبالله به غیر از زنان مومنه بقیه را آلوده کنند.
بیانات حاج منصور ارضی در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان مسجد ارک تهران
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ?للّ?هِ ?لرَّحْم?نِ ?لرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ وَ کُنْتِ لِمَا امْتَحَنَکِ بِهِ صَابِرَةً وَ نَحْنُ لَکِ أَوْلِیَاءُ مُصَدِّقُونَ وَ لِکُلِّ مَا أَتَى بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ أَتَى بِهِ وَصِیُّهُ عَلَیْهِ السَّلامُ مُسَلِّمُونَ وَ نَحْنُ نَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ إِذْ کُنَّا مُصَدِّقِینَ لَهُمْ أَنْ تُلْحِقَنَا بِتَصْدِیقِنَا بِالدَّرَجَةِ الْعَالِیَةِ لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلایَتِهِمْ عَلَیْهِمُ السَّلامُ
جوشن کبیر لباسی است که خداوند متعال توسط جبرئیل به پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله نازل کرد.
یکی از بزرگان به من فرمودند که دینهای دیگر دعایی مانند جوشن کبیر ندارند. جوشن کبیر هر آیه اش یک جزیی از جوشن است چون این زره هزار قطعه است، هرکدام را در غفلت بخوانید یک تکه از این زره ناقص میشود، و این زره برای جنگ است، جنگ با شیطان، جنگ با نفس، جنگ با نفسهای آلوده. اولین چیزی که انسان را تحت تاثیر قرار میدهد نفسهای آلوده است، لذا در دعایی که برای چشم زخم است "یَا ذَا السُّلْطَانِ الْعَظِیمِ وَ الْمَنِّ الْقَدِیمِ" مشخص میکند که نفس شیطان و اجنه و چشم انسان اثر گذار است. در این دعا درمان برای هر عضوی از بدنت که درد بگیرد وجود دارد، یا در برابر کسی که خیلی از او وحشت داری مفید است. در ابتدای دعا میخوانید که در کتاب بلدالامین آمده در ابتدای هر بند بسم الله الرحمن الرحیم بگویید، این دعا اثرات عجیبی دارد، مخصوصا ده آیهی اول و سی و دومین آیه، اگر به آب بخوانید و به مریض بدهید اثر دارد، به غیر از بند 55 که یازده اسم است مابقی در هر بند ده اسم است یعنی شما هزار و یک اسم خدا را بیان میکنی. این لباسی است که خداوند متعال توسط جبرئیل به پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله نازل کرد، امیرالمومنین علیه السلام هم فرمودند این دعا را بر کفن من بنویسید. بر هردردی دواست مگر این که تو ایمان نداشته باشی، منتها با "بسم الله الرحمن الرحیم" و در انتهای هر بند "سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ یا ذَاالْجَلالِ وَالاْاکْرامِ یا الرْحَمَ الرّاحِمینَ" .
لیله القدر اوج معنایش یعنی زهرا مرضیه سلام الله علیها.
عرض ما براین است که لیله القدر اوج معنایش یعنی زهرا مرضیه سلام الله علیها، البته ما نه درک میکنیم نه قدر میدانیم، واقعا اهل بیت علیهم السلام سرمایه ای هستند که جایی دیگر همانند آن پیدا نمیشود، برای همین در ابتدا سلامی دادیم به بی بی تا جواب ما را بدهند. حضرت در کتاب صحیفهی فاطمیه دعایی دارند، این دعا در تعقیبات نماز ظهر است "هُوَ سُبْحَانَ ذِی الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِیفِ سُبْحَانَ ذِی الْجَلَالِ الْبَاذِخِ الْعَظِیمِ سُبْحَانَ ذِی الْمُلْکِ الْفَاخِرِ الْقَدِیمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی بِنِعْمَتِهِ بَلَغْتُ مَا بَلَغْتُ مِنَ الْعِلْمِ بِهِ وَ الْعَمَلِ لَهُ وَ الرَّغْبَةِ إِلَیْهِ وَ الطَّاعَةِ لِأَمْرِهِ" (فلاح السائل – سید بن طاووس) حضرت این گونه باخدا مناجات میکردند. منتها چون در هجده شب گذشته بحث مرگ صالحان و کافران را مطرح کردیم، حضرت زهرا سلام الله علیها دربارهی مرگ میفرمایند: خدایا راحتی در هنگام مرگ و در امان بودن در هنگام حساب رسی را از تو خواستارم و میخواهم که مرگ مرا بهترین غائبی که در انتظار او هستم و بهترین چیزی که با آن روبرو میگردم قرار دهی. نه اینکه من از مرگ منزجر بشوم و بدم بیاید، بعضیها که برای مرگ عزیزانشان با خدا قهر میکنند، فکر نمیکنند اگر میماند و عاقبت به خیر نمیشد بدتر بود، تازه این شکر هم دارد. و هنگام حضور مرگ و زمانی که نازل میشود، در مراحل آن و آنگاه که آخرین نفسها در سینه ام میتپد و هنگامی که جان برلبم میرسد و در آن حال از دنیا میروم در ساعتی که هیچ اختیاری از خود نداشته و هیچ نفع و ضرر و هیچ آسایش و سختی را نمیتوانم برای خود فراهم سازم، در آن هنگام قبل از آن که جانم را بگیری و روحم را قبض نمایی و فرشتهی مرگ را بر من مسلط نمایی نسیمی از رحمت خود و بهره ای از خشنودی و رضای خود و مژده ای از کرامت خود به من ارزانی نما، این مقام بی بی است، این است که خدا فقط به او میگوید "یا أمة الله" و میفرماید ای ملائکه بروید کنیز من فاطمه را ببینید "یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا إِلَی أَمَتِی فَاطِمَةَ"(من لا یَحْضُرُهُ الفقیه، ج 2) . بشارتی که از جانب توست و از جانب کسی غیراز تو نیست، بشارتی که قلبم را آرام میکند و جانم را خشنود میسازد و دیدگانم را نورانی میکند و چهره ام را مسرور میسازد، و به رنگ رخسارم درخشندگی عطا میکند و قلبم را اطمینان میبخشد، مژده ای که تمام اعضای بدن را آسوده کند، به طوری که هر مخلوقی از مخلوقاتت که مرا میبیند و هر بنده ای از بندگانت که توصیف مرا میشنود برآن غبطه خورد و سختی مرگ را بر من آسان کن.
حضرت زهرا سلام الله علیها تا آخرین لحظه تلاش کرد به ما دشمن را نشان دهد.
حضرت در مناجات به گونه ای با خدا صحبت میکنند که اصلا این مرگ چیزی از کمال سعادت کم ندارد. به خاطر همین قرآن در سوره مبارکه جمعه میفرماید: "فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ" (سوره جمعه آیه 6) واقعا اگر کسی راستگو هست طلب مرگ کند. اولین صادق، حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیهاست. چه مقامی از او بگویم که وقتی میدرخشید نه خورشید جلوه میکرد نه ستارگان و ماه در شب، خود امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند خانم روزی سه بار بر من طلوع میکرد. وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها از علم ماکان و ما لایکون که فقط در علم خداست و اتفاق نمیافتد به امیر المومنین علیه السلام گفت، حضرت متحیر به مسجد خدمت رسول الله رفتند و عرض کردند فاطمه سلام الله علیها این گونه فرموده، پیغمبر اکرم صلوات الله علیه فرمودند او فاطمه است، فاطمه سلام الله علیها تمام سرمایهی خدا بود. برای امشب اعمالی است که همه انجام میدهند، اما شما سعی کنید در این شب قدر، قدر حضرت زهرا سلام الله علیها را بیشتر بدانید، اگر قدر زهرا سلام الله علیها را بدانیم و سیر مبارزات ایشان را مطالعه کنید میفهمید که حضرت تا آخرین لحظه تلاش کرد به ما دشمن را نشان دهد، کسی که پیش خدا عزیز است غریب نیست، در دعای یستشیر میخوانی "وَ لا مُذِلَّ لِمَنْ اَعْزَزْتَ" ، لذا فرمود مرا شبانه غسل و کفن کن و دفن نما.
لیله القدر یعنی شناخت فاطمه سلام الله علیها.
اگر ما قدر فاطمه سلام الله علیها را بدانیم، دستورات حضرت در تمام اعمالمان نفوذ میکند، در تمام زندگی اثر میکند، وقتی خواستی با همسرت دعوا کنی، اگر شیعهی فاطمه سلام الله علیها باشی سریع رویت را برمی گردانی میگویی خدا لعنت کند آن که زن را زد، اگر خانمت یا دخترت زمین بخورند زود آنها را بلند میکنی، این که احترام به زن همیشه در اذهان اولیای خدا بالاست به خاطر این است. لیله القدر یعنی شناخت فاطمه سلام الله علیها. حالا دیگران با ترفندهای حیله گرانه در داخل برنامه ریزی میکنند که بتوانند نعوذ بالله به غیر از زنان مومنه بقیه را آلوده کنند و اگر این کار را انجام دهند آن ارزش واقعی زن از بین میرود، میگویند آزادی زن و مرد از هر لحاظ باید یکسان باشد، الان زنها آزادتر از مردها هستند چون وظیفهی مرد است که برای خانواده نان حلال بیاورد، غیر از آن خانمهای بزرگواری که مجبور هستند در معلمی و کارهای دیگر زحمت بکشند که خرجی زندگیشان را فراهم کنند.
باید امر به معروف و نهی از منکر را بشناسی و کاری انجام دهی وگرنه دین ما میرود.
ما سینه زنها هم هنوز حضرت زهرا سلام الله علیها را نشناخته ایم، اگر ما بی بی را نشناسیم لیله القدر را درک نکرده ایم و راحتترین ضربه را هم به امیرالمومنین علیه السلام میزنیم. این که میگویند سرگذشت گذشتگان را ببینید، وقتی خوارج را نگاه میکنی میبینی از دایرهی امامت خارج شدند، امر به شیطان کردند و نهی از رحمان و به خیال خودشان عبادت میکردند و به وسیلهی یک زن که میتوانست آن مقام والا را داشته باشد گمراه شدند و امر به کشتن ولی زمانشان کردند، یعنی فقط به خاطر قیافهی ظاهری یک زن. دید زنها به حضرت زهرا سلام الله علیها باید سیده النساء العالمین باشد، او دستور میدهد که حجاب داشته باشید، او دستور میدهد مراقب حلال و حرام باشید، اما دیگران حتی با لباس دین میآیند و از ضد دین دفاع میکنند و در جلسات خصوصیشان میگویند که یکی از راههای رسیدن به هدف مثلا آوردن زنها به ورزشگاه هاست، این همان چیزی است که در آندلس آن زمان به این حربه مسلمانان را آلوده کردند، و حربه دوم آنها شراب بود، چیزی که متاسفانه در این شهر زیاد شده، چیزی که اگر کسی با علم به آن آلوده شود خیلی سخت آمرزیده میشود، باید خیلی زحمت بکشی، باید خیلیها را از این بیماری دربیاورد تا خدا توبه اش را قبول کند. جوانها، لیله القدر شناسی از راه زهرای مرضیه سلام الله علیهاست، مرگ را مانند عزیزانش دوست داشت و مانند یک گردن بند به خود نزدیک میدید، اگر میخواهی لیله القدر را بشناسی باید امر به معروف و نهی از منکر را بشناسی و کاری انجام دهی وگرنه دین ما میرود.
هرشبی که مناجات کنی با خدا آشتی میکنی ولی مهمتر از آشتی، ماندن در خانهی خداست.
دربارهی تحریف شخصیت اهل بیت علیهم السلام شبهای دیگر صحبت میکنیم، اما بدانید به گونه ای شخصیت امیرالمومنین علیه السلام را تحریف کردند که وقتی گفتند مولا در محراب نماز ضربت خورد، همه گفتند مگر علی نماز میخواند؟ ان شاءالله خدا به همهی شما خیر بدهد؟ چند شب از ماه رمضان را به مناجات گذراندی؟ هرشبی که مناجات کنی با خدا آشتی میکنی ولی مهمتر از آشتی، ماندن در خانهی خداست، مهم ماندن تا ماه رمضان بعدی است، این حرفی است که امام سجاد علیه السلام در دعای وداع با ماه رمضان میفرمایند، تا کی میخواهی خوش بگذرانی و از این زندگی دنیایی لذت ببری و از روضه امام حسین علیه السلام لذت نبری؟ چی میشود که انسان از نماز لذت نمیبرد؟ چرا نمیشود لذت از قرآن برد؟ خدایا یک بار هم که شده مزهی لیله القدر را به ما بچشان و ما را مهمان بی بی کن. فقط این نباشد که روضه بخوانیم و گریه کنیم، قدری هم حضرت را بشناسیم.
نوشته شده توسط ali sadeghi | نظرات دیگران [ نظر]
سه شنبه 94 تیر 16 , ساعت 10:58 صبح
شب های قدر واحد علی یا مولا ، امام زهرا برای شیعه تو هستی بابا آقا ، مهمون تو تو شب قدرم نشه دست خالی برگردم روشنی شبای قبرم حیدر یاعلی یامولا ****** نخونم چشمه ، که دریاهستی تو فخر ما در ، دو دنیا هستی آقا ، همنشین کودک زاری کیسه بردوش شب تاری الگوی ناب علمداری حیدر یاعلی یامولامدح و مناجات با امیرالمومنین علی (ع)
نوشته شده توسط ali sadeghi | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ